شاهدخت تاراشاهدخت تارا، تا این لحظه: 16 سال و 6 ماه و 15 روز سن داره
بهنود جانبهنود جان، تا این لحظه: 6 سال و 16 روز سن داره

دخترم تارا ***پسرم بهنود

شروعی دوباره

به نام خدا نگارش : 18/10/92 سلام دخترکم امروز اومدم تا دوباره خاطراتت رو ثبت کنم . یه شروع دوباره هرچی تا حالا گذشته رو بیخیال میشیم و خیلی راحت رویدادهای از این به بعد رو باهم اینجا به یادگار می ذاریم . پاییز که شروع میشه سرماخوردگیهای تو هم شروع میشه و بعدش هم تبدیل به آلرژی میشه و حداقل ماهی دوبار رو می برمت دکتر ، 30آذر که رفتیم هیچ دوباره دیشب هم بردمت دکتر  البته به غیر از سرفه علائم دیگه ای نداشتی ولی خوب به قول دکتر که میگه شما به خاطر اینکه همین یه دونه بچه رو دارین گیر دادین بهش و طفلی جرأت نداره تک سرفه ای بزنه !!! چیکار کنیم خوب مادریم دیگه ***************** یکی دوبار قصه حضرت ا...
18 دی 1392

تاحالا وب زدگی شنیدین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

به نام خدا نگارش: 4/10/92 درود و دوصد بدرود به همگی   وای خدایا اصلاً دستم به نوشتن نمیره نمیدونم چم شده نمیدونم افسردگی وبی گرفتم یا وب زده شدم !!!!! تقریباً هر روز به همه ی دوستان سر میزنم ولی اصلاً حس نوشتن ندارم اینقده حرف تو دلم تلنبار شده که احساس میکنم چند کیلو اضافه وزن دارم .!! اگه بنویسم خالی میشم و احساس سبکی میکنم ! اما.... اما .... نمیشه ...ن وشتنم نمیاد مثل دانش آموز تنبلی که مشقهاشو ننوشته و همینطور روی هم انباشته شده اند،  رخدادها و خاطرات این یک ماهه من و دخترم هم تو حافظه من روی هم تلنبار شده اند. نه میتونم ازشون بگذرم نه میتونم بنویسم ! شما تا حالا اینجوری ...
4 دی 1392
1